جدول جو
جدول جو

معنی پیشینه دار - جستجوی لغت در جدول جو

پیشینه دار
بدسابقه، سابقه دار
متضاد: خوش سابقه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیشانی دار
تصویر پیشانی دار
دارای پیشانی، کنایه از دارای بخت و طالع، خوشبخت، خوش اقبال
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دَ)
دارندۀ پیشانی، کنایه است از دولتمند، بادولت، مقبل، دولتی، سعید، خوشبخت، خوش اقبال، نیکوطالع، بخت ور، کسی که کاری را بشکفتگی از پیش برد، (برهان)
لغت نامه دهخدا
(رَ مَ دَ / دِ)
آینه دار:
شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست.
حافظ.
دل سراپردۀ محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست.
حافظ.
، سرتراش. گرّای. سلمانی. حجّام. فصّاد
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیشانی دار
تصویر پیشانی دار
دولتمند، با دولت، خوش اقبال، نیکو طالع، بخت ور
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه آیینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن را در آن بینند، سر تراش سلمانی گرای دلاک حجام
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که آیینه را در پیش عروس یا هر کس دیگر نگه دارد تا خود را در آن ببیند، سلمانی، آرایشگر
فرهنگ فارسی معین